تفاوت قائل شدن بین گفتار و آواز خواندن احتمالاً اصلی ترین دلیل مشکلات ناشی از استفاده نادرست صدا در خوانندگان ورزیده است. خیلی به ندرت ممکن است تمرین تخصصی ویژه ای برای حمایت تنفسی، کنترل عضلانی و رسایی صدای گفتار در نظر گرفته شده باشد. متاسفانه، در نهایت خستگی صوتی آواز را به همان نسبت گفتار تحت تاثیر خود قرار می دهد.
در اینجا نمونه هایى از رفتارهای آسیب زا برای صدا مورد بررسی قرار می گیرد.
نوجوانانی که خارج از ساعات تمرین زیاد داد می زنند، ناخواسته باعث تغییرات نامطلوب صدای خود می شوند. علاوه بر مشکلاتی از این دست در طیف دیگر در ساعات تمرین، اساتید آواز، رهبران گروه کر و … نیز با مشکلات مشابهی مواجه هستند. علی الخصوص اگر با گروهی تازه کار در حال آموزش یا اجرا باشند. این مسائل و مشکلات بسته به نوع آن باید جداگانه مورد بررسی و رفتارهای آسیب زا در آنها حذف شده یا به حداقل برسد.
سخنرانی معادل با آواز
طبق مطالعاتی که انجام شده دریافتهاند که ذهن نمیتواند تمایزی بین صحبت کردن و آواز خواندن قائل شود و تنها تفاوتی که وجود دارد این است که در آواز ، کلمات بیش از حد معمول کشیده میشوند و ملودیکتر هستند. به عبارتی باید بدانیم که تمام ناهنجاریهایی که در رنگ و فرم گفتار و به طورکلی در تکنیک صحبت کردنمان دیده می شود ، بدون هیچ تردیدی به آوازمان نیز منتقل خواهد شد. بنابراین قدم اول این است که به رنگ گفتارمان توجه اساسی داشته باشیم .
متد SLS یا همان Speech Level Singing بر این اساس پایه گذاری شده است یعنی معادل سازی شیوه صحبت کردن با آواز خواندن!
همین که سعی کنیم پررنگ و با رزونانس و یک خط صحبت کنیم یعنی تلاش می کنیم تا پارامترهایی اساسی از آوازمان را در گفتار پیاده کنیم. یعنی آواز خواندن مانند صحبت کردن و صحبت کردن مانند آواز خواندن. به این معنا که در مرکز و جایگاه صحبت کردن باید آوازمان اجرا شود. خالق متد SLS ، لوس آنجلس ست ریگز بوده که برت منینگ اولین جهش های تکنیکی خودش را مدیون این فرد می داند.
وضعیت تارهای صوتی حین صحبت کردن و آواز خواندن
در یکی از کتاب های راجر لاو ، مثال جالبی آمده که به این صورت است: دو تا از انگشتانتان را در حالتی که به شکل هفت درآورده اید جلوی لبانتان بگیرید و در آن فوت کنید هوا از لا به لای انگشتانتان عبور می کند. حالا انگشتانتان را ببندید و فوت کنید مسلما هوایی عبور نمیکند. اگر بیرمق و بدون توجه به بسته بودن تارهای صوتیمان صحبت کنیم هوا از لا به لای آنها عبور کرده و جدارهی داخلی شان به ارتعاش نمیرسد به همین دلیل صدایی هوادار و خفه خواهیم داشت که برای آواز و صحبت کردن ما دردسر آفرین خواهد بود و نمیتوانیم کوچکترین تسلطی روی داینامیکهای آن داشته باشیم.
متاسفانه شیوه ی بلند کردن صدا را به دلیل سالهای سال بی رمق صحبت کردن و توصیه های اخلاقی برای ساکت و مودب بودن از دست داده ایم. گمان نمیکنم بتوانیم همین لحظه به راحتی مانند یک کودک با یک صدای بلند و شفاف سر و صدا راه بیندازیم چون مدت ها است که این رفتار و هیجان در وجود ما سرکوب شده و آن را به فراموشی سپردهایم. برت منینگ در این خصوص می گوید همین لحظه این توانایی در تک تک ما وجود دارد که تمامی صداهایی را که در کودکی خود داشته ایم با همان شفافیت و بلندی ایجاد کنیم.
اهمیت وضعیت حنجره در ایجاد تعادل
وضعیت حنجره در رنگ صوتی و تکنیک ما نقش بسیار مهمی دارد. بالا بودن حنجره باعث تو دماغی یا شیپوری شدن صدا می شود که صرف نظر از جنبه ی زیبایی شناسی موضوع ، موجب تنش و کشش غیرطبیعی در تارها خواهد شد. پایین بودن حنجره موجب بم تر شدن رنگ صدا و بر هم زدن بالانس و تعادلی می شود که می بایست میان رزونانس دهان و بینی وجود داشته باشد و تارهای صوتی را به سمت باز شدن و هوادار شدن صدا سوق می دهد که این وضعیت هم به مانند بالا بودن غیرطبیعی حنجره ، مشکلات پیچیده ای را در آواز خواندن یا صحبت کردنمان بوجود می آورد. برت منینگ ایده آل ترین وضعیت حنجره را در جایگاه طبیعی خودش یعنی در وسط ، نه بالا و نه پایین می داند و تاکید می کند هر کسی می بایست از حرکت های حنجره اش یا همان حرکت سیب گلو در طول تمرین هایش آگاه باشد. با قرار داشتن حنجره در جایگاه طبیعی خود ، تعادلی مناسب میان رزونانس های دهان و بینی ایجاد می شود که راه را برای رسیدن به یک صدای آزاد و تمام عیار هموار می سازد.
در آموزش های نوین صدا سازی وضعیت تارها در طول آواز یا گفتار مهم ترین جنبه ای است که اساتید به آن می پردازند و هر یک راهکارهایی را برای کنترل این موضوع ارائه می دهند. همانطور که می دانید در آواز ، تارهای صوتی حالتی زیپ مانند پیدا می کنند و تسلط یک خواننده بستگی به این دارد که بتواند در تمامی محدوده های صوتی که موسیقی اش در آن جریان دارد تارهایش را بصورت متعادلی بسته نگه دارد و مانع شکست و پرش های ناگهانی و ناخواسته ی صدایش در محدوده های مختلف شود ، چیزی که اصطلاحا ما آن را خروسی شدن صدا می نامیم. به همین منظور قدم اول برای رسیدن به این مهارت ، جلوگیری از باز شدن تارها در حین صحبت کردن است یعنی جلوگیری از هوادار شدن صدای صحبت کردن.
چگونه تارهای صوتی خود را در طول آواز خواندن و صحبت کردن بسته نگه داریم ؟
برت منینگ در این زمنیه روشی بسیار جالب ارائه می دهد: زمانی که شما با وضعیت «عآ» مانندی صدا تولید میکنید ، تارهای صوتیتان حالتی کاملا متضاد با وضعیتی پیدا میکند که با «ها» اجرا میکنید. در واقع «ها» بهسمت باز شدن تمایل دارد و «عآ» بهسمت بسته شدن تارها. برای رفع هوادار شدن صدا یا باز شدن تارها می بایست وضعیت (عآ) را در هر هجا از کلام وارد کنید یعنی زمانی که هر واژهای را ادا میکنید توجه کنید که پشت آن وضعیت (عآ) وجود داشته باشد. مثلا اگر میگویید: حالت چطوره؟ باید مانند این بگویید: (عآع ععوعه)… امیدوارم منظور من را در پشت این نوشتهها درک کنید و احساس بستن تارها را در (عآ) پیدا نمایید.
زمانی که این وضعیت را در گفتارمان به صورت عادت در بیاوریم همه چیز تحت کنترل می شود و ساعتها صحبت کردن و آواز خواندن برایمان به سادگی امکان پذیر خواهد شد. این همان تکنیکی است که برت منینگ به واسطه ی آن می گوید با ۱۲ ساعت در روز صحبت کردن و تمرین با هنرجویانش به تارهایش کوچکترین فشاری وارد نمی شود!!!
آوا خوانی سکوی پرتاب آواز خوانی
معمولا یکی از مشکلاتی که هنرجویان آواز خوانی با آن دست و پنجه نرم می کنند این است که می خواهند خیلی سریع شروع به خواندن کنند و مانند خوانندگانی که سال ها تمرین کرده اند اجرا کنند. اما از این غافل هستند که این کار می تواند معکوس عمل کند و احتمالا باعث می شود که هرچه بیشتر از رسیدن به نقطه ی مورد نظرشان فاصله بگیرند و مانع پیشرفت سریع تر آن ها می شود.
در وب سایت خانم شارمن یکی از اساتید رسمی سینگینگ ساکسس بحث جالبی مطرح شده که چرا آواز خواندن نمی تواند موجب تحول صدای شما شود؟
در دوره های آموزش آواز و خوانندگی ، هنرجویان آهنگهایی را به عنوان نمونه انتخاب می کنند و تمام تلاش خود را برای اجرا آن به کار می بندند. کوشش آنها برای رسیدن به این منظور جای تقدیر دارد ولی ای کاش به این سادگیها بود! حقیقتا انتظار اجرای آوازی که با شعر و کلام ادغام شده برای هنرجوی مبتدی و حتی متوسط انتظاری غیر معقول است. هر یک از حالت های درست و نادرست در آواز خوانی با تکرار می تواند به عادت هایی تبدیل شود که گلوی ما را تا مدتهای مدیدی رها نکند.
زمانی که شروع به خواندن آواز در پیوند با کلمات میکنیم مولفههای پیچیدهای در هم گره میخورند و عدم آشنایی ما نسبت به تکنیک های مربوطه ، اجرایمان را با مشکلات بسیاری رو به رو میسازد. به دلیل پیچیدگی این ابعاد و کوشش و تلاش خواننده برای گذر از این چالش ها ، تنش و فشار ایجاد می شود و رفتارهای غیرطبیعی و غلط شروع به زایش میکنند و آثار مخرب این عملکردها بر بخشهای دیگر هم تاثیر میگذارد و مانند یک ویروس کشنده تمامی پیکر اجرایمان را در بر میگیرد. به همین دلیل خوانندگان بسیاری را دیده ایم که صدایشان در طول زمان بجای ترقی ، عقب گرد کرده است.
به همین منظور در قدم اول می بایست آهنگ ها را با آوا خواند نه با کلام ! زمانی که با آواهای صداسازی چیزی را میخوانید تسلط کامل بر اجرایتان دارید چون هر آوا در صداسازی می تواند دست شما را برای بسیاری از چیزهایی که در برخورد با کلمات بسته است باز کند مانند آواهایی چون: وی ، نا ، نی ، مام ، گوگ و … . ولی تردید نداشته باشید بدون گذر از تجربه ی آوا خوانی اگر یکباره به اجرای با کلام اقدام کنید تمامی عادت های غلط گذشته در آواز و گفتارتان شروع به سنگ انداختن در کارتان می کنند و مانع پیشرفت سریع شما خواهند شد.
این موضوع برای من در نخستین روزهایی که وارد دنیای صدای میانی شده بودم بسیار تکان دهنده بود که ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد ، متوجه نمی شدم ریشهی این همه ضعف از کجاست! در یک آوا بالاترین نتها را به راحتی اجرا میکردم ولی در برخورد با کلمات با چنان صدای درماندهای مواجه می شدم که برای اجرای صد پله پایین تر از آن هم به چه کنم چه کنم می افتادم. متاسفانه ما در مورد جایگاه صدا و وضعیت تارها در گفتارمان هیچ آموزشی علمی و دقیقی ندیده ایم و متاسفانه درصد بالایی از ما ایرانیان با تکنیک درستی صحبت نمی کنیم.
اگر در حین آواز خواندن توام با کلام به وضعیت تارهای صوتی و ساختار کلام و مصوت ها نگاه سطحی داشته باشیم هر بخش از کلمات ، شما را به طرفی میکشانند و این هرج و مرج چنان آشوبی را ایجاد میکند که انگار گلویتان برای هر بخش از کلمه به چپ و راست و پایین و بالا کشیده میشود و نهایتا به جای آواز ، یک داد و بیداد نخراشیده خواهید داشت. حالا اگر اشتباها به این ترتیب آموزش ببینید این فشار و اشتباه مداوم در تکنیک آوازی شما بصورت عادت در می آید و تلاش تان برای پیشرفت در آواز در یک چرخهی تکراری نادرست قرار میگیرد که نتیجهی آن نه تنها تحول نیست بلکه میتواند موجب التهاب تارهای صوتی ، بالا رفتن یا پایین آمدن حنجره و از همه بدتر سرخوردگی شما شود.
بنابراین فراموش نکنید قبل از ورود به قلمروی آواز خوانی ، آواخوانی پیش نیازی بسیار جدی به حساب می آید و می تواند سکوی پرتاب شما باشد. این روند ممکن است در ابتدا به نظرتان طولانی بیاید اما یقین داشته باشید که سریع ترین راه و مطمئن ترین راه است.
روشهای پیشگیری از اختلالات صدا در خوانندگی
۱ – منطقه حنجره را گرم نگه دارید
۲ ـ از ماسک و دستمال گردن استفاده کنید
۳ ـ در هنگام صحبت کردن از فرم بدنی مناسب استفاده کنید. باید سر ، بالا رو به عقب باشد تا هوای بیشتری وارد ششها شود و استفاده از تنفس صحیح شکمی به جای تنفس سطحی باعث می شود تا هوای بیشتری را وارد ششها کنیم و در نتیجه اکسیژن بیشتری به ریه برسد و تلاش و کار حنجره و سیستم تنفسی کمتری صورت گیرد
۴ ـ استفاده از دستگاه بخور سرد جهت افزایش میزان رطوبت محیط کار یا منزل
۵ ـ مواد غذایی زیر را در طول روز بیشتر استفاده کنید؛ مایعات گرم مثل چای کم رنگ و آب را با درجه حرارت مناسب هر یک ساعت چند جرعه بنوشید. صحبت کردن باعث خشکی حنجره می شود که باید به وسیله نوشیدن چای و آب ، حلق را مرطوب کنیم. از مایعات ولرم استفاده شود
۶ ـ استفاده از چهارتخم ، دانه به و گل ختمی زرد
۷ ـ انجام تمرین آه و خمیازه که باعث می شود تارهای صوتی کاملا ریلکس شود
۸ ـ پرهیز از مصرف دخانیات
۹ ـ عدم استفاده از عطریات برای کسانی که حساسیت و آسم دارند
۱۰ ـ عدم استفاده از مواد الکلی
۱۱ ـ درمان بیماری های معده
۱۲ ـ پرهیز از صاف کردن صدا و سرفه کردن و پاک کردن گلو (درمان سینوزیت خیلی مهم است.) باید محوطه بینی با سرم فیزیولوژی هر روز صبح شستشو داده شود
۱۳ ـ محدود کردن میزان صحبت در طول روز با حذف گفتار های محاوره ای غیر ضروری و استفاده بیشتر از اشارات به جای گفتار
۱۴ ـ اجتناب از پچ پچ کردن (جهت آرام صحبت کردن ، فاصله خود را با شنونده کم کنید)
۱۵ ـ اجتناب از داد زدن ، جیغ کشیدن ، بلند صحبت کردن ، با عصبانیت حرف زدن
۱۶ ـ کاهش بلندی صدا (عدم استفاده از بلندگو با صدای زیاد)
۱۷ ـ در موقعیتهای گفتاری زیر سکوت کنید یا حد اقل میزان گفتار را داشته باشید؛ مکالمات تلفنی مکان های پر سروصدا محیط های آلوده به دود و مواد شیمیایی و گرد و غبار
۱۸ ـ پرهیز از استرس و نگرانی ، خشم و عصبانیت. وقتی فکر می کنید در حالی که ناراحت و خشمگین هستید با اینکه حرف نمی زنید و در درون با خود صحبت می کنید ، تارهای صوتی در ارتعاش هستند. سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید
۱۹ ـ پرهیز از تقلید صدای حیوانات
۲۰ ـ اصلاح گفتاری که با فک بسته همراه است
۲۱ ـ استراحت صوتی؛ برخی از ساعات روز سکوت کنید و اصلا صحبت نکنید
۲۲ ـ تمرینات آرامش
۲۳ ـ اجتناب از جابجایی وسایل سنگین و حتی انجام ورزشهای سنگین در هوای آلوده
۲۴ ـ دست ورزی و ماساژ گردن جهت آرامش دادن به تارهای صوتی
۲۵ ـ گوش دادن به نواهای زیبا و آرام ، ایجاد احساس آرامش می کند. در نتیجه آرامش تارهای صوتی را به همراه دارد
۲۶ ـ استراحت کافی و خواب عمیق، حد اقل هفت ساعت خواب در شبانه روز و اجتناب از ایجاد خستگی مزمن.